مظلوميّت امام‌علی(ع) در خلافت

(نامه به مردم مصر،‌ كه همراه مالك‌اشتر در سال38 هجری فرستاد.)

پس از ياد خدا و درود! خداوند سبحان محمّد(ص) را فرستاد تا بيم دهنده جهانيان و گواه پيامبران پيش از خود باشد. آنگاه كه پيامبر(ص) به سوی خدا رفت، مسلمانان پس از وی در كار حكومت با يكديگر درگير شدند.

سوگند به خدا! نه در فكرم می‌گذشت و نه در خاطرم می‌آمد كه عرب، خلافت را پس از رسول‌خدا(ص) از اهل‌بيت او برگردانند يا مرا پس از وی از عهده‌دار شدن حكومت باز دارند، تنها چيزی كه نگرانم كرد شتافتن مردم به سوی فلان شخص بود كه با او بيعت كردند .

من دست باز كشيدم، تا آنجا كه ديدم گروهی از اسلام بازگشته، می‌خواهند دين محمّد(ص) را نابود سازند، پس ترسيدم كه اگر اسلام و طرفدارانش را ياری نكنم، رخنه‌ای در آن بينم يا شاهد نابودی آن باشم، كه مصيبت آن بر من سخت‌تر از رها كردن حكومت بر شماست، كه كالای چند روزه دنياست و به زودی ايّام آن می‌گذرد چنان كه سراب ناپديد شود يا چونان پاره‌های ابر كه زود پراكنده می‌گردد.

پس در ميان آن آشوب و غوغا بپاخاستم تا آن كه باطل از ميان رفت و دين استقرار يافته، آرام شد.

استفاده از مطلب با ذكر منبع بلامانع است!

Javadolaemeh313.blogfa.com       

بخشی از نامه62، ترجمه مرحوم دشتی